راســــتی خدا
دلــــم هــــوای دیروز را کرده
هــــوای روزهای کــــودکی را
دلــــم میخواهد مــــثل دیــــروز قاصــــدکی بــــردارم
آرزوهــــایم را بــــه دستــــش بسپــــارم تا برای تو بیاورد
دلــــم میخواهــــد دفــــتر مشقم را باز کنــــم و دوباره تمــــرین کنم
الفــــبای زندگی را
میخواهــــم خط خطــــی کنم تمام آن روزهایی که
دل شــــکستم و دلم را شکستند
دلم میــــخواهد این بار اگر معلم گفــــت در دفتر نقاشــــی تان
هر چــــه میخواهیــــد بکشید
ایــــن بار تنهــــا و تنها نردبانــــی بکشــــم به ســــوی تو
دلــــــــم میخواهد این بار اگر گلــــی را دیدم
آنــــ را نچینم
دلمــــ میخواهد …
میــــــــ شود باز هــــم کودکــــ شد؟؟
راســــتی خدا!
دلــــم فردا هــــوای امــــروز را می کند؟؟

برچسبها: ... ادامـ ه حرفـامـ ...
من نیمکت دوم ....... شما چی ؟؟؟
گه دیدین یه مرد سینشو سپر کرده, سرشو بالا گرفته و زبونش رو در اورده تعجب نکنید..
.
.
.
.
.
.
.
.
اتفاق مهمی نیفتاده; داره زیپ شلوارشو میکشه بالا!!!
( آخرین بارتون باشه دخترا رو موقع ریمل زدن مسخره میکنیدا )
دست بر دلم نگذار!
میسوزی...
داغ خیلی چیز ها بر دلم مانده...
مـنـطـق مـــن سـه حـالت داره:
یـا حـق بـا مـنـه
یـا تـو نـمـی فـهـمـی کـه حـق بـا مـنـه
یا انقــد میــزنـمت ک بفهمی حـــق با منـــه