از دلتنگی ام ؟
گاهی به خدا التماس می کنم
خوابت را ببینم ... میفهمی؟
فقط خوابت را ...!!!
وقتی می رن کتابخونه…
دختر: دنبال کتابای باحال میگرده که پر از هیجان باشه و جدیدترین کتابهای علمی که همیشه بروز باشه؟
پسر: تو لیست کتابا کتابای مثلا علمی رو پیدا میکنن و بعد ریز به ریز مطالعش میکنن و اگه چیزیم ازشون بپرسی مثه بلبل جوابتو میدن !
یا فقط رمان عشقی میخونن که مثلا مخ زدنشون بهتر شه !…
در تنهایی به چه چیز فکر می کنن؟
دختر: یعنی میشه فوق تخصص پزشکی بگیرم و زحمتام به هدر نره !
پسر: یعنی میشه پزشکی دانشگاه تهران قبول شم و اونجا یه دختر پولدار تور کنم و با پول باباش یه بنز آخرین سیستم بگیرمو با رفقا بزنیم بریم کنار دریا! (اینم از معرفتتون ، پول طرف و بگیرین و با رفقا برین عشق و حال)
تو مغازه لباس فروشی…
دختر: دنبال زیباترین لباس میگرده که از خریدش راضی باشه قشنگ چرخشو میزنه و بعد خرید میکنه آخرشم از چیزی که خریده چندان راضی نیست چون دنبال بهتریناست و دیدش مثه پسرا کوته نیست که به کم قانع هستن !
پسر: لباسای زشت رو سری انتخاب میکنه که سری برسه سر قرار نکنه دیر کنه و طرف بره انقد که یادش میره بقیه پولشو پس بگیره !
وقتی از یکی بدشون بیاد…
دختر: سعی میکنه طرفو نبینه یا بی محلش میکنه !
پسر: تمام تلاششو یکنه آبروی طرفو ببره و ضایعش کنه !
وقتی تو خیابون یک ماشین آخرین سیستم و اسپورت می بینن…
دختر: میگه ایول عجب ماشینیه! مبارک صاحبش ۱
پسر: با حسرت نگاه میکنه بعد اگه رانندش دختر باشه خودشونو میندازن جلوی ماشین تا شاید فرجی شه !
اگه بعد از مدتی هم رو ببینن…
دختر: تا همدیگرو میبینن یه احوالپرسی گرمی میکنن بعدشم آمار بقیه رو از همدیگه میگیرن که از حال دوستای دیگشون با خبر شن (انقد که مهربونن) !
پسر: مهم نیست چند وقته هم دیگرو ندیدن فقط با یه سلام و خوبی بعدشم میگن خداحافظ (انقد که بی احساسن) !
وقتی با دوستاش تو خیابون را ه میره (دوستاش هم جنسشن)…
دختر: می چسبن به هم تازه بعضیهاشون هم دست همو می گیرن با صدای آروم غیبت می کنن یا در مورد لوازم آرایش جدیدی که خریدن حرف می زنن یا در مورد درس و فعالیت های علمی بحث میکنن !
پسر: با ۲۰ سانت فاصله کنار هم حرکت میکنن و در مورد مسایل بی خود بحث می کنن !
وقتی بحث درس و کنکور میاد وسط…
دختر: روزی ۵ ساعت درس میخونه و آخرش یه رشته ی خوب جای خوب قبول میشه و سعی میکنه درس رو به خدمت خودش در بیاره (ماشالاه هوش دخترا زیاده) !
پسر: روزی ۲۹ ساعت مطالعه میکنه و آخرشم گند میزنه بعد میگه من میخوام برم سربازی مردو چه به درس و مشق میخوام در خدمت جامعه باشم !
وقتی می خوان ورزش کنن…
دختر: با یه لباس راحت میان پارک یکم تند راه میرن تا هوای پارک رو استشمام کنن بعدشم میرن باشگاه و با تمرین خودشونو ورزیده تر میکنن !
پسر: خودشو میکشه که تیپ بزنه بعدش میره تو پارکا ول میچرخه که شاید بتونه مخ یکی این دخترای که صبحا میان ورزش رو بزنه !
تو خیابون تنها راه میره سرش هم پایینه…
دختر: مهم نیست تو چه رشته ای داره تحصیل می کنه اما تو فکره که در مورد همه رشته ها تقریبا عالم شه !
پسر: اگر رشته تحصیلیش تجربی باشه همش داره در مورد ریز به ریز اجزای بدن ملت فکر میکنه !
و اگه ریاضی باشه معادله ان (n) مجهولی رو ذهنی حل می کنه و زمان بندی !
آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید ،
شیطان دچار درد شدید در سر میشود
و باز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند
و با خواندن قرآن ، به حالت غش فرو میرود..
و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود؟؟؟؟
و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید
این پیام را به دیگران ارسال کنید ،
شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند؟؟؟؟
فریب شیطان را نخور!!!!!
ته فنجان قهوه ام

تـــــمـــام زنـــاטּ ِ בنــیـــا

نیازی نیست طرفت بهت بگه :
برو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی
همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه...
همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین کهحضور دیگران توی زندگیش
پر رنگ تر از بودن تو باشه
هزار بار سنگین تر از
کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه
پسبرو
قبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی بشی...
رفیقام همه چیزشون خاصه ... لبخندشون ...گریه هاشون ... تیپشون ...
رفتارشون ... اخلاقشون ... احساساتشون ... اینا مخاطب نبودن که خاص
باشن ... خاص بودن که مخاطب شدن ...
به سلامتی تک تک رفیقام.هر کی رفیقاشو دوس داره نظر بده.
داستـان خلقـت زن
از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز میگذشت.
فرشتهای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی میفرمایید؟"
خداوند پاسخ داد:
"دستور کار او را دیدهای؟
باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند.
باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.
دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از جایش بلند شد ناپدید شود.
بوسهای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."
فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.
"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش بفرمایید."
خداوند گفت :
"نمی شود!!
چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک است، تمام کنم.
از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،
یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را وادار کند دوش بگیرد."
فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.
"اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی."
"بله نرم است، اما او را سخت هم آفریدهام.
تصورش را هم نمیتوانی بکنی که تا چه حد میتواند تحمل کند و زحمت بکشد."
فرشته پرسید :
"فکر هم میتواند بکند؟"
خداوند پاسخ داد :
"نه تنها فکر میکند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد."
آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.
فرشته گفت: بار خداوندا این نمونه که ساختهاید ایراد دارد نشت میکند؛
خداوند پاسخ داد: این اشک است.
فرشته پرسید :
"اشک دیگر برای چیست؟"
خداوند گفت:
"اشک وسیلهای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، ناامیدی، تنهایی، سوگ و غرورش."
فرشته متاثر شد:
"شما فکر همه چیز را کردهاید، چون زنها واقعا حیرت انگیزند."
زنها قدرتی دارند که مردان را متحیر میکنند.
همواره بچهها را به دندان میکشند.
سختیها را بهتر تحمل میکنند.
بار زندگی را به دوش میکشند،
ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه میپراکنند.
وقتی خوشحالند گریه میکنند.
برای آنچه باور دارند میجنگند.
در مقابل بیعدالتی میایستند.
وقتی مطمئناند راه حل دیگری وجود دارد، نه را نمیپذیرند.
بدون قید و شرط دوست میدارند.
وقتی بچههایشان به موفقیتی دست پیدا میکنند گریه میکنند.
وقتی میبینند همه از پا افتادهاند، قوی و پابرجا میمانند.
آنها میرانند، میپرند، راه میروند، میدوند که نشانتان بدهند چه قدر برایشان مهم هستید.
قلب زن است که جهان را به چرخش در میآورد
زنها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و میدانند که بغل کردن و بوسیدن میتواند هر دل شکستهای را التیام بخشد.
کار زنها بیش از بچه به دنیا آوردن است،
آنها شادی و امید به ارمغان میآورند. آنها شفقت و فکر نو میبخشند
زنها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.
خداوند گفت: "این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!"
فرشته پرسید: "چه عیبی؟"
خداوند گفت:
"قدر خودش را نمی داند . . ."
مادر یعنی زندگی ،
مادر یعنی عشق ،
مادر یعنی مهر ،
مادر یعنی اون فرشته ای که با اشکت ، اشک میریزه ،
با خنده هات می خنده ،
مادر یعنی اون فرشته ای که نگاهش به توئه و با هر لبخندت ، زندگی میکنه ،
مادر یعنی اون فرشته ای که موهاش سفید میشه برای بزرگ کردنت و به تو میگه ؛ پیر بشی مادر ، درد و بلات به جونم...
مادر یعنی اون فرشته ای که صبح که خوابی آروم میز صبحونه رو میچینه تا وقتی بلند شدی زندگی رو لمس کنی ،
مادر یعنی اون فرشته ای که شبایی که غم داری یا مریضی تا صب بالا سرت می شینه و نگرانه ،
مادر یعنی اون فرشته ای ، که وقتی موقع کار میگی خسته شدم ، با اینکه پاهاش درد میکنه میگه تو بشین مادر من انجام میدم ،
مادر یعنی اون فرشته ای که هیچ وقت باور نمیکنی مرض بشه یا پیر بشه ، چون همیشه و توی هر حالتی به روت لبخند میزنه ،
مادر یعنی اون فرشته ای که طاقت دیدن اشکاش رو نداری ...
مادر یعنی همه زندگی ...

♥ چقَـבر پــَـر می ڪِشَـב
♥ بـﮧ هــَـ♥ــوآی تـُـو (●)
♥ اِنگـــآر تَمـآمـِ پـَرَنـבه ـهآی جَهـآטּ בر قـَلبـ♥ـَمـ (●)
♥ آشیــ♥ـآنـِـﮧ ڪَرבه اَنـב (●)
دختر یعنی
دختر بودن یعنی تمام عمر پای آینه بودن !
دختر بودن یعنی پنکک زدن به جای صورت شستن !
دختر بودن یعنی کله قند و لی لی لی لی …
دختر بودن یعنی پس این چایی چی شد؟؟!
دختر بودن یعنی الگوی خیاطی وسط مجله های درپیت
دختر بودن یعنی همونی باشی که مادر و خاله و عمه ت هستن
دختر بودن یعنی انتظار خاستگار مایه دار!
دختر بودن یعنی دختر و چه به رانندگی؟ تو باید ماشین ظرفشویی برونی !
دختر بودن یعنی باید فیلم مورد علاقه تو ول کنی پاشی چایی بریزی!
دختر بودن یعنی نخواستن و خواسته شدن!
دختر بودن یعنی حق هر چیزی رو فقط وقتی داری که تو عقدنامه نوشته باشه!
دختر بودن یعنی شنیدی شوهر سیمین واسه ش یه سرویس طلا خریده ۱۲ میلیون؟
دختر بودن یعنی ببخشید میشه جزوه تونو ببینم؟!
دختر بودن یعنی به به خانوم خوشگل….هزار ماشالااااااا…
دختر بودن یعنی برو تو ، دم در وای نستا!
دختر بودن یعنی لباست ۴ متر و نیم پارچه ببره!
دختر بودن یعنی خوب به سلامتی لیسانس هم که گرفتی دیگه باید شوهرت بدیم!
دختر بودن یعنی کجا داری میری؟!
دختر بودن یعنی تو نمیخواد بری اونجا ، من خودم میرم!
دختر بودن یعنی کی بود بهت زنگ زد؟! با کی حرف میزدی؟! گوشیت و بده ببینم !
دختر بودن یعنی خیلی خودسر شدی!
دختر بودن یعنی اول ناموس پدر و برادر بعد هم ناموس شوهر !
دختر بودن یعنی با لباس سفید اومدن با کفن رفتن !
دختر بودن یعنی چون پیر شدم میخواد طلاقم بده رفته صیغه کرده!
نه با با! بی خود جوش نکنید. دختر بودن یعنی فرشته بودن!
معنای عمیقی در واژه دختر بودن است.
دنیای دخترانه تو نه با شمع و عروسک معنا پیدا میکند و نه با اشک و افسون.
اما تمام اینها را هم در برمیگیرد…
دختر! تو نه ضعیفی و نه ناتوان، چرا که خداوند تو را بدون خشونت و زورِ بازو میپسندد.
اشک ریختن قدرت تو نیست، قدرت روح توست .
تو دختری تو جسم ظریف و روح قوی داری
اما مواظب باشی هر چیزی ظریفی نیاز به مواظبت بیشتر دارد دختر!
پسر:عشقم 1 عکس خوشگل از خودت واسم بفرست
دختر:چشم ولی تو هم محض احتیاط 1 عکساز خواهرت بهم بده عجقم
(شیطون سر پا ایستاد!! سیگارشو خاموش کرد و کف مرتبی به افتخار دخترک زد)
پسر بدون معطلی عکس اون یکیدوست دخترشو فرستاد
(بیچاره شیطون رو آورد به مصرف موادمخدر وشیشه)
دختر:وای مرسی عزیزم الان عکسمو واست ایمیل میکنم و عکس دوستشو فرستاد
پسرک خوشحال وقتی ایمیلشو بازکرد عکس خواهرشو دید!!
(هیچی دیگه... داستان این چت باعث شد شیطون ادامه تحصیل بده! بعدازظهرا هم چندتا کلاس تقویتی گرفته!!)

حرفت که می شود با خنده می گویم :
یادش بخیر فراموشش کردم...
اما نمیدانند هنوز هم وقتی کسی اشتباه تماس میگیرد...
سست میشوم که نکند تو باشی ...
بد ترین کار همین است ...
همین که آرام و بی سرو صدا و قدم به قدم ...
در حریم دلش قدم بگذاری ....
و خلوت " دخترانه اش " را به هم بزنی ...
این خلوت و سکوت خیلی ارزش دارد برایش ...
خودش به اندازه کافی خیال و آرزو دارد ....
نباید بروی و این فکر و خیالهایش را تصاحب کنی ...
او با تو میسازد تمام لحظه لحظه های زندگیش را ...
وقتی دلش را باخت , دیگر هر نفسش را با یاد تو میکشد ...
او از تمام دنیا فقط تو را میخواد ....
پسرک تو این را نمیفهمی ....
و تو باز هم مثل پرنده های مهاجر سودای رفتن داری ...
یک روز در عین ناباوری میگویی خدا نگهدار ...
و او میماند با دنیایش , که با رفتنت حالا دیگر ویرانه ای بیش نیس ...
او میماند با بغض های دائمی اش ...
او میماند و یک جفت چشم گریان و بالشی که " هر شب " از بارش
اشکش تا صبح خیس میشود ...
او میماند و دلی رمیده که دیگر سودای محبت هیچ کس را باور نمیکند ...
او میماند و خاطرات شیرینی که بعد از رفتنت شده اند زخم های دلش ....
میبینی ...
او دختر است ...
طاقت فراموشی , بی مهری و تنهایی را ندارد ...
خودت را مدیون محبت بیدریقش نکن ...
پسرک محبتت را کنج دلت و برای صاحب اصیلش نگه دار ...
این که رو به روی توست بازیچه نیست ...
فرشته ی کوچکیست که در قالب انسانی در آمده ....
ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽツ
ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﭼﻨﺪ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﻔﻬﻮﻣﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ: ﻋﺸﻘﻢ ... ﻋﺰﯾﺰﻡ ... ﺧﺎﻧﻮﻣﻢ ... ﺁﺭﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺣﺘﯽ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺻﻮﺭﺗﺖ ﻫﻢ ﺯﯾﺎﺩ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ،ﺍﻭﻟﯿﻦ ﭼﯿﺰ ﻣﻬﻢ ﻫﯿﮑﻠﺖ ﺍﺳﺖ؛ ﻭ ﺑﻌﺪ ﻟﺒﺎﺳﻮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ... ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻣﻔﻬﻮﻡ" ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺍﯾﻨﺎ ﻣﯿﺮﻥ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ " ﺭﺍ ﻣﯿﺪﺍﻧﯽ ﭼﯿﺴﺖ ... ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺕ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺭﯾﺎ ﻧﺜﺎﺭ ﻫﺮ ﺍﺣﻤﻘﯽ ﮐﺮﺩﯼ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﺖ ﮐﻪ ﺩﺳﺖ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺒﻮﺩﻩ ﻭ ﻧﯿﺴﺖ ... ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺗﺎﺭﻫﺎﯼ ﻣﻮﯾﺖ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺧﯿﺎﻝ ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺷﮏ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﺍﺣﻤﻖ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﯾﺨﺘﻪ ﺍﻧﺪ ... ﺗﻮ ﻧﺘﺮﺱ ﻭ "ﺯﻥ "ﺑﻤﺎﻥ ... ﻧﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺗﻬﻤﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻫﺎﯼ ﺷﻬﺮ ...ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺑﺘﺮﺳﯽ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ " ﺯﻥ" ﻣﺮﺩﻧﻤﺎ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﻭ ﺳﺮﮔﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﯽ ﻣﯿﺸﻮﯼ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻭﺍﻧﮕﺮﺩﺍﻥ ... ﭘﺲ ﺑﺰﺍﺭ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ﻫﺮﭼﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﮕﻮﯾﻨﺪ ... ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻼ ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯿﺴﻮﺯﺩ ... ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﻢ ﭼﺮﺍ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﻫﺎ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺷﻮﻧﺪ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﻧﺸﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﺩﺧﺘﺮ ﺣﺮﻣﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﻧﻪ ﻟﺬﺕ ....
من خـدایی دارم
.
که در این نزدیکی است نه در آن بالاها !
.
مهربان ، خوب ، قشنگ ، چهره اش نورانی ست
.
گاه گاهی سخنی می گوید، با دل کوچک من !
.
ساده تر از سخن ساده من او مرا می فهمد !
.
او مرا می خواند، او مرا می خواهد، او همه درد مرا می داند .
یاد او ذکر من است ، در غم و در شادی چون به غم می نگرم
.
آن زمان رقص کنان می خندم که خدا یار من است
.
که خدا در همه جا یاد من است
.
او خدایست که همواره مرا می خواهد ، او مرا می خواند
.
او همه درد مرا می داند .
من یک دخترم….!!!
هی پسر….!!!
من یک دخترم….!!!
یک انسانم….
همانند تو….!!!
اما….
عقاید پدربزرگانمان، نگاه هیز مردمانمان…..
مرا متفاوت از تو میخواند…..!!!
تفاوتی که هیچوقت لمسشان نکردم……
اصلا کدام تفاوت….؟؟؟
من ابرو برمیدارم…. توام برمیداری….!!!
آرایش میکنم….توام اینکا رو میکنی….!!!
گوشواره میندازم….توام میندازی….!!!!
لوس حرف میزنم…توام میزنی….!!!
من و تو تنها یک تفاوت داریم…!!!
دوستی من با یک پسر، دوست داشتنش، هم اغوشیش، بوسیدنش….
یعنی…. فاحشگی….!!!
اما… برای تو… یعنی… آزادی…. جوونی کردن….!!!
من یک دخترم…!!
کارهایم زنانه است…!!!
افکارم زنانه است…!!!
دوست داشتنم زنانه است…!!
تکیه کردنم به یک مرد زنانه است….!!
من با تمام تفاوت ها پای جنسیتم، زنانگی ام ایستاده ام…..!!
اما تو چی…؟؟؟
مردانگی ات را به چه میفروشی….؟؟
من یک دخترم….!!!
من ب جنسیتم افتخار میکنم…..!!
عـاشـــق ایـــن دنیـــای صــورتیـــم ..
عـاشـــق دغــدغـه های دخترانه ام ..
سـت کــردن تــاپ و دامنـــام ..
گشـــتن تو صــد تا مـــغازه و خـــرید کـــردن از همـــون اولـــی ..
جــــیغ های بنـــفش از تـــه دلـــ تو تـــرن شـــهربازی ..
چیـــدن لاک های رنــگو وارنـــگم .. بـــهم ریختـــنشون .. چـــیدنشـــون .. و بـــاز دوبـــاره ..
دورهـــمی هـــام با دخـــترای فـــامیل پچ پچ های در گوشـــیمونو یـــهو بلـــند بلـــند خندیدنــامون ..
حـــرفای دخـــترونه و فحشـــای پاستوریزه نثـــآر مخـــاطب خــآص کـــردن ..
کلکســـیون ســـاختن از رژ لبـــای رنـــگارنگم ..
ســـر گـــذاشتن رو شـــونه ی دوســـتمو های های گـــریه کـــردن ..
لـــوس شـــدنام واســـه بابایـــی ..
قهـــر کــــردنام با مامان خانـــــوم ...
گـــریه هـــای از تـــه دلــــم مــــوقع آهنگ گـــوش کـــردن یا رمـــان خوندن ..
دفـــاع هـــای با چنـــگ و دنـــدونم از معـــصومیت و تنهاییـــام ..
مـــن دخــــترونگی هــامو با هیـــچی عـــوض نمیکــــنم ..
نـــه با تمـــاشای فـــوتبال از تـــو ورزشــــگاه ..
نـــه بـــا آزاد بـــودنو گـــشت زدنـــای نصف شبـــآ ..
نـــه بـــا بــی دغدغه سیگـــار کشـــیدن تـــو پیــــاده رو های شــــهرم وقتــــی آســــمونش ابـــریه ..
نـــه بـــا ...
هـــیچیه هــــیچی ..
"""""دنیــــای دخــــترونمو فــــقـط یـــه دخــــتر مــــیتونه لـــمسش کـــنه""""""
حروم♥ چیست؟؟؟؟معنی حروم رو کی فهمیده؟؟؟؟
حروم اون پدر معتادیه که واسه خرج خودش دخترشو میده دست
هرکس....
حروم 3 هزار میلیاردیه که نمیفهمم چه جوری از گلوشون میره
پایین...
حروم پدر معتادیه که دختر 3 سالشو واسه یک میلیون
میفروشه.....
حروم یعنی وزن سیری مونو با ترازوی یه گرسنه بکشیم ...
حروم اون صاحب خانه ایه که اگه اجاره اش یه روز دیر بشه اساس
ما میره تو خیابون...
حروم یعنی دل شکستن یه دل شکسته...
حروم دست مزد اون فوتبالیسته که یه ساعتش قدرتمام دارایی
های یه خانوادست...
حروم اونایی هستن که باعث شرمندگی پدر میشند....
حروم آیینه بقل ماشینیه که اگه بشکنه پولش قدر دیه منه....
حروم اون آمپولیه که هرکدومش 2میلیون پولشه.
حروم اون حاجیه که رفته مکه واسه خودنمایی کلی پرده میزنه ...
حروم اون مسئوله که باید همچین بلایی سر بچه اش بیاد تا به فکر
اصلاح باشه...
به خدا حرومه حروم ....