خداوندا امضا کن ...
به یکتایی ات قسم کم آورده ام ...
باز کن نامه را
استعفای من است از زمینت ...
مبارک خودت باشد
اینجا کسی مرا دوست ندارد ...

من برای سال ها مینویسم ...
سال ها بعد که چشمان تو عاشق میشوند ...
افسوس که قصه ی مادر بزرگ درست بود ...
همیشه یکی بود یکی نبود ...
دختر که باشی باید حواست به درد پای مادرت باشد .
دختر که باشی ساعت ها برایت مهم می شوند
تا مبادا پدر قرصش را فراموش کند .
دختر که باشی می شوی سنگ صبور مادر بزرگت .
دختر که باشی سینه ات می شود صندوقچه ی اسرار برادر .
به سلامتی همه ی دخترای سرزمینم ...
دیگر نه اشکهایم را خواهی
دید
نه التماس هایم را
و نه احساسات این دل لعنتی
را ...
به جای ان احساسی که کشتی
درختی از غرور کاشتم ...
نه التماسش کردم ...
نه خیره خیره نگاهش ...
فقط آهی کشیدم ...
و سکوت کردم ...
همین آه برای تمام زندگیش ...
کافیست ....
دنیا اونقدر کوچیکه که ادمایی رو که
ازشون متنفری هرروز میبینی . . .
ولی اونقدر بزرگه که اونی رو که
دلت میخواد رو هیچوقت نمیبینی . . .
تنها نیستم
ولی میان اینهمه شلوغی ؛
باز هم احساس تنهایی میکنم
و این است درد من ...
چه تلخ است ...
.
.
.
.
.
.
شکلات 96٪ رو میگم!!!
نکنه فک کردی میخوام عاشقانه بگم ؟؟
برو بابا حوصله داریا ...
صفحه ی آخر شناسنامه مهم نیست
یه وقتایی باید یه نگاه
تویه اینه به خودت بندازی
ببینی زنده ای یا نه ؟!
آموزش روانی کردن یک دختر
با دو حرکت :!
.
.
.
.
ازش عکس بگیر
بهش نشون نده :)